نهمین جشنواره بین المللی شعر یارو یادگار

تا شروع رویداد:

ثانیه
دقیقه
ساعت
روز

بهروز یاسمی: زبان شعری امام(ره) برای ایشان ملاک نبود

مام(ره) در زمان‌هایی که در لابه‌لای کارهایشان فراغتی پیدا می‌کردند شعر نیز می‌گفتند اما نه می‌خواستند و نه دوست داشتند که شاعر باشند. درست است که شعر ایشان از استخوان‌بندی و قوت و استحکام خاصی در شعر و شاری برخوردار بودند اما این شعرها بیشتر در سبک عراقی و به شیوه شاعران و قدمایمان سروده می‌شد و ایشان نیز تمایلی به بازگو کردن شاعری نداشتند

بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی در گفت‌وگو با  پایگاه اطلاع‌رسانی نهمین جشنواره شعر یار و یادگار عنوان کرد: امام(ره) در زمان‌هایی که در لابه‌لای کارهایشان فراغتی پیدا می‌کردند شعر نیز می‌گفتند اما نه می‌خواستند و نه دوست داشتند که شاعر باشند. درست است که شعر ایشان از استخوان‌بندی و قوت و استحکام خاصی در شعر و شاری برخوردار بودند اما این شعرها بیشتر در سبک عراقی و به شیوه شاعران و قدمایمان سروده می‌شد و ایشان نیز تمایلی به بازگو کردن شاعری نداشتند و به این موضوع هم فکر نمی‌کردند که حالا به فرض زبان شعری‌شان زبان امروز باشد یا نه.

وی افزود: امام خمینی(ره) از سر تفنن شعر می‌سرودند و ایشان به عنوان یک شاعر حرفه‌ای شعر نمی‌گفتند. اغلب علما البته همواره شعر می‌نوشتند. در این بین می‌توان علامه طباطبایی را مثال زد. این سنت البته از قدیم در جهان اسلام و تشیع باب بوده و بسیاری از رهبران سیاسی-مذهبی و علما شعر می‌سرودند.

شاعر مجموعه شعر »همان گناه همیشه» ادامه داد: این دغدغه همواره با سیاستمداران و علما و فیلسوفان همراه بوده و شعر بخشی از هویت تاریخی ایرانیان محسوب می‌شد. حالا فرقی نمی‌کرد که در چه زمینه و موضوع خاص شعری تبحر و تخصص داشته باشند. شعر همواره در بین علمای ما حضور داشت و سروده می‌شد. شعر مناسبت بیشتری با احوالات علما و روحانیونی مانند امام(ره) داشت. امام خمینی(ره) اهل فلسفه بودند و برخلاف برخی‌ها که فلسفه را حرام می‌دانستند، ابایی از بیان مباحث فلسفی نداشتند.

این شاعر ادامه داد: جلوه‌هایی از عرفان نیز در وجود امام(ره) به چشم می‌خورد و همه این‌ها ایجاب می‌کرد که ایشان شعر هم بگویند و شعر نیز که یکی از ابزارهای عالم عرفان و فلسفه و عالم دین و آیین است در وجود امام(ره) بارز می‌نمود. از جوانب مختلف این انگیزه در وجود ذیجود حضرت امام(ره) بود که شعر بسرایند اما از آنجا که به شکل حرفه‌ای شعر نمی‌گفتند علاقه‌ای هم به ابراز آن نداشتند. به گمانم این شیوه و برخورد امام(ره) با شعر خیلی هم منطقی به نشر می‌رسید چرا که ایشان نه داعیه شاعری داشته و نه دغدغه‌شان شعر بود.

یاسمی توضیح داد: این موضوع تا روز 14 خرداد 1368 برای عموم و آحاد مردم پوشیده ماند و آن موقع برای نخستین بار غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» از تلویزیون پخش شد. البته طبعاً نزدیکان حضرت امام(ره) چه در دوران طلبگی و چه در دوران مرجعیت از این موضوع باخبر بودند اما خودشان در جایی گفته‌اند که همسر احمدآقا ایشان را به جمع کردن شعرهایشان ترغیب کرده‌اند. بنابراین امام(ره) چندان در بند و قید مطرح کردن شعر و شاعری‌شان نبودند و حتی تا آنجا که می‌دانم برای دیگران هم شعر نمی‌خواندند.

وی یادآور شد: زبان شعری امام زبان سنتی شعر فارسی است و همان‌طور که گفتم با وجود این‌که زبان محکم و استواری به شمار می‌رود، دارای ویژگی‌ها و مشخصه‌های شعر سبک عراقی است. امام خمینی(ره) در شعرهایشان اسلوب و سبک پیشینیان را خیلی خوب اجرا کرده‌اند ولی در بند این نبودند که چیزی به شعرهایشان اضافه کنند و زبان را به سمت زبان امروز بیاورند و از مصالح شعر امروز و شعر بعد از نیما که اتفاقاً با دوران ایشان همزمان بوده بهره ببرند. می‌خواهم بگویم که امام(ره) دغدغه شعر نداشتند و این شعرها نیز ادامه منطقی غزل دوران ایشان است و غزل ایشان نیز غزل روز بود. یعنی از جنس همان غزل‌هایی که به طور مثال امیری فیروزکوهی و شهریار می‌گفت یا دلبستگان سبک عراقی در دوران بازگشت می‌سرودند.

این شاعر گفت: امام(ره) دغدغه‌هایی جدی‌تر و مهم‌تری از شعر و شاعری در زندگی‌شان داشتند و این شعرها نیز در میان مشغله‌های روزمره ایشان سروده شده‌اند. می‌خواهم بگویم شعر همیشه بخشی از دغدغه همه سیاستمداران و اغلب عالمان حقیقی و متفکران بزرگ دینی شعر بوده است. شعر برای علما گویی ابزار مناسب‌تری برای بازگویی حالاتشان است و به جز این بحث‌های کلامی و فقه و اصول که امام(ره) مدرس آن‌ها در حوزه بودند دغدغه‌هایی چون فلسفه و عرفان داشتند و اگر این دو وجه را به وجود مختلف شعری امام(ره) بیفزاییم دلیل شعر و شاعری ایشان نیز روشن می‌شود. امام(ره) به رغم این‌که از ابزار شعر به نحوی درست در این زمینه بهره برده‌اند اما همان‌طور که گفتم ادعای شعر و شاعری نداشتند و این نشان از تواضع و فروتنی ایشان دارد.

وی افزود: معتقدم جشنواره‌هایی مانند یار و یادگار نباید به مناسبت‌های خاص برگزار شوند. دلیل این‌که از جشنواره‌ها شعرهای خوبی بیرون نمی‌آید این است که برای همه زمانی تعیین می‌کنند و می‌گویند این جشنواره فلان روز برگزار می‌شود و خیلی‌ها نیز به اصطلاح فرمول جشنواره را یاد گرفته‌اند. به گمانم بانیان فرهنگی چنین جشنواره‌هایی باید به تأسیس دبیرخانه‌ای دائمی بیندیشند تا شعرهایی را که به طور طبیعی و از سر ذوق برای امام(ره) سروده می‌شود، در طول سال جمع‌آوری کنند و از این افراد دعوت شوند نه این‌که مدت زمان خاصی را برای آن تعیین کنند. شاعران باید به شکل خود جوش شعر برای جشنواره بفرستند و به همین شکل نیز آثارشان در حوزه‌های مختلف تفکیک شود. به گمانم اگر این شعرها نیز کتاب شود خوب است و ماندگار خواهد شد چون طبعاً بخش قابل تأملی از تاریخ ادبیات ارزشمند ما را رقم خواهد زد. به این شکل بهترین دغدغه‌ها را بهتر می‌توان یافت و به آن‌ها جایزه داد و شناساند. 

بهروز یاسمی متولد 1347 ایلام، دکترای تخصصی دامپزشکی دارد. از میان کتاب‌های او می‌توان به «همان گناه همیشه»، «تقویم گناهان تازه» و «گزیده ادبیات معاصر» اشاره کرد.

 

اندکی صبر نمایید...