هشتمین جشنواره بین المللی شعر یار و یادگار

تا شروع رویداد:

ثانیه
دقیقه
ساعت
روز

یادداشت اختصاصی محمد مقتدایی -شاعر - برای هشتمین جشنواره شعر یار و یادگار: شاعرانی که امام (ره) را ندیدند

جشنواره باید بیش از آنکه به تجلیل از شخصیت امام (ره) در شعر بهاء دهد، جهان بینی امام را پی بگیرد چرا که شخصیت امام (ره) بعد از این سالها دیگر بی نیاز از تجلیل است اما جامعه جوان در این سالهای بحران هویت، شدیدا نیازمند آشنایی با جهان بینی " اصیل" انقلاب است

محمد مقتدایی/شاعر: شاعرانی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی، تحت تاثیر افکار و شخصیت امام خمینی (ره) در زمینه شعر فعالیت کردند و به شاعران انقلاب مشهور شدند به جز چند چهره مطرح که دار فانی را وداع گفتند، غالبا در میانسالی به سر می برند.

این نسل از شاعران در دوران جوانی امام (ره) انقلاب و شور و حرارت انقلابی گری را درک کردند. آرمان های انقلاب را " انتخاب" کردند و دراین مسیر تا به امروز ادامه دادند. امروز اما در میانه ی دهه نود، شعر ایران با نسلی از شاعران رو بروست که متولدین سالهای بعد از انقلاب و خصوصا بعد از جنگ و رحلت امام هستند. شاعران جوانی که برخلاف نسل پیش، فرصت زیستن در هوای انقلابی دهه پنجاه و آرمان خواهی دهه شصت را نداشتند. جوانانی که شاید روشن ترین تصویرشان از حضرت امام (ره) عکس ایشان در صفحه ال کتاب های درسی سالهای تحصیل باشد.

جشنواره یار و یادگار در دوره هشتم تا حدودی توانست نگاه این نسل از شاعران را به خود جلب کند و از این منظر می توان تمایل جوانان به حضور در این جشنواره را یک موفقیت دانست. زیرا در حقیقت آینده شعر ایران و ادامه حیات آرمان های انقلاب در قالب ادبیات، وابسته به میزان برقراری ارتباط این نسل از شاعران با افکار و آرمان های امام (ره) و انقلاب است. نسلی که امام را خوب نمی شناسند و در میان قرائت های شدیدا متناقض از شخصیت و افکار امام (ره) سرگردانند، باید در آینده ادبیات انقلاب را زنده نگه دارند.

در سالهای اخیر برخی از نهاد های فرهنگی / امنیتی، با جذب استعداد های جوان و ایجاد وابستگی مالی، با توجه به فشار شدید معیشت بر اهل هنر، توانستند به تولید فرمایشی و بخشنامه ای شعر هایی دست بزنند که کپی دست چندمی از آثار اصیل شعر انقلاب بود. بدیهی است که این نوع آثار با توجه به اینکه فرزند زمان خویش نیستند، نمی توانند با مخاطب عام ارتباط برقرار کنند و در دایره ی بسته ای بین تولید کنندگان و خریداران باقی می مانند.
پس چه باید کرد ؟ از یک سو نمی توان توقع داشت جوانی که شناختش از امام و انقلاب کامل، جامع و اقناع کننده نیست مانند بزرگان نسل اول شعر اقنلاب قلم بزند، و از سوی دیگر تقلید از نسل اول انقلاب هم راه به جایی نمی برد.

شاید برگزاری همین جشنواره ها، و ایجاد فضایی باز و امن برای گفتگو در باره شعر انقلاب و خوانش و نقد شعر هایی که به هر شکلی تحت تاثیر انقلاب هستند، راه را برای ایجاد گفتمانی از اندیشه امام در میان شاعران جوان باز کند. جلب اعتماد این نسل از شاعران و شنیدن این افراد، هرچند متعرض و حتی عصبانی باشند، راه مطمئنی برای ادامه حیات تفکر انقلاب در جریان ادبیات است.

اما جذب این نسل شروطی دارد از جمله اینکه نباید توقع مدیحه سرایی در وصف شخصیت خمینی کبیر، از شاعری که اصلا امام را ندیده داشت. اگر جشنواره هایی مانند یار و یادگار به سمت تجلیل از مداحان بروند، قطعا هیچ نتیجه ای جز پرورش چاپلوسان ندارند زیرا فشار معیشت به هر حال عده ای را وادار می کند به دروغ چیزی بنویسند که چهره واقعی شعر امروز را نشان نمی دهد.
جشنواره باید بیش از آنکه به تجلیل از شخصیت امام (ره) در شعر بهاء دهد، جهان بینی ایشان را پی بگیرد چرا که شخصیت امام (ره) بعد از این سالها دیگر بی نیاز از تجلیل است اما جامعه جوان در این سالهای بحران هویت، شدیدا نیازمند آشنایی  با جهان بینی " اصیل" انقلاب.
از سوی دیگربه دلیل سابقه نه چندان روشنی که برخی جشنواره ها در داوری دارند و حساسیت شاعران جوان، شفافیت و دقت بسیار بالا در داوری ها، باید فضایی سرشار از اعتماد را در میان شاعران ایجاد کند تا باور کنند این بار قرار نیست با خط کشی خودی / غیر خودی با شعر و شاعر برخورد شود. طبیعتا هرگونه اشتباه هرچند سهوی در داوری آثار می تواند به قیمت از دست رفتن اعتبار جشنواره تمام شود.
 همچنین پذیرفتن صداهای متفاوت، حفظ ارتباط بین شاعران و متولیان برگزاری، بعد از پایان جشنواره و در ادامه برگزاری نشست های نقد و بررسی شعر با رویکرد های فکری و نه صرفا تکنیکی می توانند راه حل هایی برای ایجاد و حفظ محفل و گفتمانی شاعرانه در باب سیر تاریخی انقلاب و اندیشه های بنیانگذار آن در میان نسل تازه ای از شاعران باشد.
که به قول مرحوم سید حسن حسینی: آنچه این نسل صیبت دیده را ارزانی است / پوزخند آشکار و گریه ی پنهانی است