هشتمین جشنواره بین المللی شعر یار و یادگار

تا شروع رویداد:

ثانیه
دقیقه
ساعت
روز

یادداشت اختصاصی حجت الاسلام علی اصغر سعادتی برای سایت یارو یادگار: آه و ناله بر آمد که یار رفت

ناگهان دلم هوای یار کرد و یادگار؛ که یار گفته بود : من خوف آن دارم که پس از من... : یادگار هم میگفت : بگوجانم بگو...

برادری اهل قلم گفت: سامانه ای گشودم ام برای جشنواره یارویادگار توهم که اهل دل و دست به شعر و دلباخته قدیمی یارویادگاری، شطحی و دل نوشته ای از سر درد هجران های مکرر برای یارو یادگار و همه آروزهایشان بنویس.

گفتم چه بنویسم که نه دست به قلم میرود و نه دل به دریا میرسد؛ و نه اشک درچشم می غلطد؛ تنها ذوقکی هم که از سر دلتنگی هایم داشتم ، خشکیده و حالی باقی نماند. گویی زمانه آنچنان زمستانی و استخوان سوزشده و همه چیز مجازی ؛ و حقیقت پنهان درپشت ابر؛ و برخی بدلی هستند و چینی تر از چین وماچین! اصل آنها همراه صاحبانشان زیرخروار ها خاک نهفته اند...و برخی میراث خواران انقلاب نیز با هم مسابقه بلند مرتبه سازی داده اند! شاید بلند مرتبگی خودشان را در آن جست و جو می کنند. اما ناگهان دلم هوای یار کرد و یادگار؛ که یار گفته بود : من خوف آن دارم که پس از من... : یادگار هم میگفت : بگوجانم بگو...

روزیکه آه و ناله بر آمد که یار رفت

دلهای داغ دیده سوی یادگار رفت

تا آمدیم زلف به زلفش گره زنیم

جغدی به طعنه نعره زد و یادگار رفت

با آرزوی موفقیت برای همه دست اندرکاران جشنواره یارویادگار