هشتمین جشنواره بین المللی شعر یار و یادگار

تا شروع رویداد:

ثانیه
دقیقه
ساعت
روز

غلامحسین ابراهیمی دینانی در گفت‌وگوی اختصاصی با ستاد خبری هشتمین جشنواره شعر یار و یادگار گفت:
من و 400 طلبه دیگر در مسجد سلماسی شاگرد امام(ره) بودیم.

غلامحسین ابراهیمی دینانی گفت: من همه آثار امام خمینی(ره) را به شکل کامل نخوانده‌ام اما به همراه 400 طلبه دیگر در مسجد سلماسی شاگرد امام(ره) بودم. جزو 400 طلبه‌ای بودم که در یک کلاس شاگرد امام(ره) بودیم.

غلامحسین ابراهیمی دینانی گفت: من همه آثار امام خمینی(ره) را به شکل کامل نخوانده‌ام اما به همراه 400 طلبه دیگر در مسجد سلماسی شاگرد امام(ره) بودم. جزو 400 طلبه‌ای بودم که در یک کلاس شاگرد امام(ره) بودیم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی هشتمین جشنواره شعر یار و یادگار دینانی، استاد فلسفه گفت: درباره جشنواره یار و یادگار تا به حال چیزی نشنیده‌ام اما همین‌قدر می‌توانم بگویم که به مدت 11 سال شاگرد امام(ره) بودم. در واقع با آقای هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله مهدوی کنی و آیت‌الله جنتی هم دوره بودیم. در درس خارج طلبه‌ها با تفاوت 10 سال و 20 سال هم کنار هم می‌نشینند. البته من با این آیت‌الله‌ها هم سن نبودم و صرفاً هم دوره آن‌ها محسوب می‌شوم.

وی ادامه داد: عالم بزرگی مانند حضرت امام(ره) فقط یک شاگرد نداشت. خوشبختانه تنها عالمی که بیش از هر عالم دیگری شاگرد دارد امام خمینی(ره) است. یعنی از آیت‌الله جنتی و خزعلی گرفته تا هاشمی رفسنجانی و حتی رهبر معظم انقلاب هم شاگرد امام(ره) بودند. البته برای صحبت کردن درباره فلسفه شعرهای امام(ره) بهتر است پیش از هر کس نظرات آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی را شنید.

دینانی اضافه کرد: من سال‌ها نیز شاگرد علامه طباطبایی و شاید از همه هم به او نزدیک‌تر بودم اما کل آثار ایشان را هم به شکل کامل نخوانده‌ام. در زمان امام(ره) نیز همه علما و روحانیون می‌توانستند شعر بگویند. در حال حاضر هم چنین است اما آن زمان اگر می‌فهمیدند که یکی اهل شعر و شاعری است می‌گفتند او درس‌خوان نیست.

این استاد فلسفه یادآور شد: پرداختن به شعر در حوزه‌های علمیه چندان رسم نبود و نزد طلبه‌ها، شاعر بودن عنوان خوبی نداشت. اگر بگوییم طلبه‌ها حق نداشتند فیلم ببینند یا داستان بخوانند اشتباه کرده‌ایم. در واقع این کار به نوعی بد بود و بد تلقی می‌شد. آن موقع که ما نزد امام(ره) درس طلبگی می‌خواندیم اصلاً شعر گفتن رسم نبود و ما هم که خودمان شعر می‌گفتیم از دیگران پنهان می‌کردیم. چون اگر کسی شعر می‌گفت و می‌فهمیدند حتی این تصور را داشتند که او بی‌سواد است. این یک رسم بود اما از طرفی هم نمی‌شد بگوییم هیچ‌کس حق شعر گفتن و شعر خواندن ندارد.

دینانی گفت: طلبگی همین است دیگر. رمان هم که دستاور جدید در ایران محسوب می‌شود و آن موقع چندان باب نبود. البته خواندن رمان موضوعی غیر از رمان نوشتن است. بنابراین اگر امام(ره) رمان می‌خواندند کسی از این موضوع اطلاع نداشت. حتی اگر طلبه یا استادی شعر خوب هم می‌گفتند همان‌طور که اشاره کردم، دیگران این قضاوت را داشتند که طرف درس‌خوان نیست.

نویسنده کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» توضیح داد: در باطن هر طلبه می‌توانست هر کاری دلش می‌خواهد انجام دهد. در واقع کسی هم نمی‌خواست میان طلبه‌ها بدنام شود. شاید این چرایی را باید در ندانم‌کاری برخی از طلاب در آن زمان دانست. اما کسی که از شعر خوشش نیاید در واقع ذوقی ندارد و البته نمی‌توان او را هم متهم به ندانستگی کرد.

برخی از اشخاصی که از همان زمان می‌شناختم یک خط شعر هم در عمرشان نخوانده‌اند. حالا شما با این آدم‌ها می‌خواهید چه کار کنید؟ می‌خواهم بگویم برخی‌ها اگر شعری هم در عمرشان خوانده باشند به همین بیت محدود می‌شود که می‌گوید «توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود!»

البته که برخی از طلبه‌های امروز حتی زبان انگلیسی هم می‌دانند و با رایانه کار می‌کنند و از اینترنت استفاده می‌کند و با زمان ما پیرمردها تفاوت دارند. طلبه‌های امروز به اصطلاح  آپ‌تو دیت هستند. اما طلبه‌های عصر ما کاری به دنیا و عالم نداشتند و بیشتر در کار خودشان بودند. این دو زمانه با هم فرق دارد. در درس خارج با تفاوت 50 سال هم می‌شود طلبه‌ها کنار هم بنشینند اما درس سطح نه.

دینانی گفت: در درس خارج ممکن است جوانی 20 ساله در کنار پیرمردی 80 ساله بنشیند و در این کار مانعی وجود ندارد. البته من با هم دوره‌های خودم چنین اختلاف سنی‌ای نداریم اما به این دلیل گفتم تا از نام بردن هم‌دوره‌هایم تعجب نکنید. بسیاری از امامان جمعه نیز شاگرد امام(ره) بودند. ما در یک مسجد که 400 نفر جا می‌گرفت تا دهنه در روی زمین می‌نشستیم و صندلی هم نداشتیم. در مسجد سلماسی تا درگاه در می‌نشستیم و اگر دیر می‌رفتیم دیگر جایمان نمی‌شد. صدای امام(ره) نیز رسا و بلند بود و به گوش همه می‌رسید. 

غلامحین ابراهیمی دینانی متولد پنجم دی ماه 1313 برابر روستای دینان، از توابع درچه، خمینی شهر اصفهان، فیلسوف ایرانی است. عمده شهرت وی به علت پژوهش در حکمت اشراق و سهروردی و احیای آن در سال‌های اخیر است. وی با بررسی تمامی آثار و نوشته‌های شیخ شهاب‌الدین سهروردی تا کنون چندین کتاب مهم در رابطه با فلسفه و افکار این فیلسوف ایرانی به رشته تحریر در آورده است.

اندکی صبر نمایید...