حسین اسرافیلی گفت: امام خمینی(ره) واژههایی را وارد شعر پس از انقلاب کرد که دیگر شاعران نیز همان مسیر را ادامه دادند. امام(ره) با شعر و فلسفه خود مقابل متحجرین ایستاد و خطر افراطگراییها را بیشتر از خطر استبداد امریکا میدانستن.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی هشتمین جشنواره یار و یادگار اسرافیلی، شاعر گفت: امام(ره) هم فقیه بود و هم فیلسوف و به خاطر اینکه در حوزه فلسفه درس میداد دیگران برای پسرشان حاج آقا مصطفی مشکل ایجاد میکردند. امام(ره) یکبار فرمودند پسرم در همین حوزه از کوزهای آب خورد و طلبهها کوزه را شکاندند و گفتند پدرش فلسفه تدریس میکند و به همین دلیل نباید از این کوزه آب خورد.
این شاعر اضافه کرد: امام(ره) نه تنها در مقابل امریکا ایستاده بود بلکه در مقابل متحجرین هم ایستادگی کرد. تحجر داخلی را بالاتر از استبداد امریکا میدانست و منظورشان از اسلام امریکایی پر و بال دادن به همان کسانی متحجران بود که در مقابل اسلام ناب محمدی موضع گرفتهاند.
وی افزود: امام(ره) نگاهش همین گونه بود و علاوه بر اینکه فقیه و مجتهدی جامع الشرایط، شاعر، عارف و مصلح اجتماعی بود همه آن مکارمی را که برای یک انسان کامل لازم است، در وجود ایشان مجموع بود و این را در طول مبارزاتش به درستی نشان میدهد. اشخاصی که سنشان قد میدهد و زمان حضور امام(ره) را پس از انقلاب درک کردهاند و سخنرانیهای مرتبی که تلویزیون هر شب پخش میکرد، گوش میدادند و میدیدند، میدانند که امام خمینی(ره) دست ملت را گرفت و به قول شعری که می گوید «یک حرف و دو حرف در زبانم..» الفاظ سخن گفتن آموخت.
شاعر مجموعه شعر «مردان آتش نهاد» اضافه کرد: در شعر امام(ره) همین روح حاکم است. ایشان علاوه بر آن عناصر شعری و آرایههای کلامی که در شعرشان مورد استفاده قرار میدادند واژههایی را نیز وارد شعر پس از انقلاب کردند اما امام(ره) را نباید صرفاً به چشم یک شاعر دید. ایشان را در شعرهایشان باید به چشم یک انقلابی، مصلح اجتماعی و به عنوان مجتهدی باید مورد پژوهش قرار داد. امام(ره) شاعر مجتهدی که میگوید: «من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم». وقتی امام(ره) در این شعر ار مسجد سخن میگوید یعنی نهایت عرفان ایشان.
این شاعر توضیح داد: حتی آنجا که میگوید: «کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود/ حاجی احرام دگر بند و ببین یار کجاست». یعنی وقتی عارف واقعی کعبهای را که تمام مسلمانان جهان آن را طواف میکنند با بصیرت خود میبیند و آن را نیز به عنوان سنگنشان میبیند و نه هدف. امام(ره) چنین است. در واقع امام(ره) کعبه را سنگنشانی میبیند که باید انسان را به معبودی هدایت کند و خودش هدف نیست و در واقع وسیلههایی هستند که ما را به هدف میرسانند.
اسرافیلی یادآور شد: امام(ره) در شعر پس از انقلاب برخی الفاظ را وارد کردند و اگر کسی آن کار را نمیکرد، بسیاری از متحجرین حتی اجازه نمیدادند کسی شعر بگوید و حتی دیوان آنها را نیز میسوزاند. امام(ره) به این کلمات اجازه ورود به شعر پس از انقلاب را دادند.
حسین اسرافیلی درباره جشنواره یار و یادگار گفت: این نوع جشنوارهها وقتی پیشانی نویسی دارد و اندیشه و افکار و اهداف خودش را سرلوحه کار قرار میدهد، داورانش و برگزار کنندگانش و انتخاب کنندگان باید شناخت کافی و توانمندی و متر و معیارهایی را برای آنها تعیین کنند نه اینکه دیگران برای آنها ملاکها را مشخص کنند. آنها باید به نوعی خودشان مرجع باشند و مؤلفهها را توضیح داده و شرح دهند.
اسرافیلی متولد 1330 تبریز است. اولین اثر مستقل او کتاب «تولد در میدان» است که سال 64 از سوی حوزه هنری چاپ و منتشر شد.
کتابهای آتش در خیمهها (مجموعه شعر عاشورایی)، در سایه ذوالفقار (مجموعه شعر دفاع مقدس)، «عبور از صاعقه»، «مردان آتشنهاد»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 5»، «آتش در گلو»، «آیینه و سنگ» «مریمها و شقایقها» (نگاهی به شعر خواهران در موضوع جنگ، با همکاری چند نفر) از جمله آثار اوست.