زنده و زاینده بودن هر مکتب و اندیشهای به آن است که توسط هر نسلی بازخوانی و از جهاتی به روز شود و الا نه تنها تاریخساز نخواهد بود که کم کم فسیل می شود و به موزه تاریخ سپرده خواهد شد.
ـ آنچه مهمتر می نماید اینکه زاینده بودن باید در جوهره هر مکتب و اندیشه ای وجود داشته باشد تا قابلیت و ارزش بازخوانی بیابد.
به تصور ما اندیشه امام خمینی(ره) دارای جوهره زایندگی است. دلیل آن اینکه: لااقل در چهار حوزه معرفتی عرفان، فلسفه، فقه و سیاست ریشه دونیده و ترکیب و در هم تنیدگی این چهار معرفت با هم اولاً به آن صلابت میبخشد و پس از هر توفان فکری میتواند دوباره زاینده شود. ثانیاً چون چندساحتی است، اگر رویکرد جامعه به یک ساحت در برهه ای کم شود، ساحتی دیگر می تواند زایندگی آن را حفظ کند.
ـ بازخوانی یک اندیشه توسط چه کسانی با چه نوع بضاعت فکری موجب شکوفایی آن خواهد شد؟ بدیهی است اگر توسط افرادی که خمیرمایه فکری آنها در همه زمینه ها متحجرانه، آمیخته با اخباریگری و فاقد درک زمانه و نیازهای نسلی باشد، ممکن است فقط بخش متحجر جامعه را نسبت به ظواهری از یک اندیشه وفادار نشان دهد و نسل فعال فکری را نسبت به آن در برهه هایی بیتفاوت یا منزجر سازد و اصل اندیشه را برای جمعیت فعال جامعه تبدیل به پوستین وارونه پوشیده شده نماید.