*محمدجواد فاضل لنکرانی
پیش گفتار
بحث و بررسی دربارۀ مشروعیت،[1] بلکه لزوم حکومت اسلامی تحت زعامت فقیه جامع الشرایط از ابعاد گوناگون امکان پذیر است.
جمعی از فقهای امامیه حکومت اسلامی و ولایت فقیه را از طریق حسبه یا تحت عنوان امر به معروف (این که حکومت اسلامی بالاترین و برترین معروف است) اثبات کرده اند. برخی دیگر آن را از طریق عقل یا دلیل مرکب از عقل و نقل به اثبات رسانده اند. بدین معنا که برای حفظ نظام و معیشت مردم نیاز به وجود یک حاکم است و به عنوان قدر متیقن حاکم باید یک فقیه آشنا به احکام و ابعاد اسلام باشد.
در این مقال، برآنیم به نحو اجمال حکومت اسلامی را از زاویۀ دیگری مشروعیت بخشیم؛ به عبارت دیگر، طریق دیگری را برای مشروعیت، بلکه لزوم ولایت فقیه به اجمال مورد بررسی قرار گیرد، گرچه بررسی دقیق و همه جانبۀ فقهی آن نیاز به مجال وسیع تر و تدبر بیش تر دارد. لیکن این شیوه در کلمات امام خمینی قدس سره به اجمال اشاره شده است.
برای مشروعیت بخشیدن به ولایت با این شیوه، هیچ نیازی به استدلال به ادلۀ حسبه یا ادلۀ امر به معروف و نهی از منکر و یا روایات بحث ولایت فقیه، از قبیل «العلماء ورثة الانبیاء» یا «العلماء امناء الرسل» نیست.
هم چنین برای اثبات اصل ولایت با این راه، تمسک به مقبولۀ عمر بن حنظله و توقیع شریف از امام زمان علیه السلام[2] ضروری و لازم نیست، چرا که این شیوه مبتنی بر بسیاری از محکمات قرآن و روایات معتبری است که بدان اشاره خواهد شد.
در این شیوه، مسئلۀ لزوم بیعت مردم با فقیه تا حدی کم رنگ و یا بدون اثر است، در حالی که در شیوه های دیگر برای اثبات ولایت فقیه مسئلۀ بیعت تا حدی مورد توجه و نیاز قرار می گیرد.
خلاصه و اجمال این طریق آن است که:
الف) هدف اصلی از تشریح احکام، ایجاد ادیان، ارسال انبیا و انزال کتب آسمانی عبارت است از ایجاد عدالت به معنای وسیعی که خواهد آمد و اجرای عدالت بر طبق قرآن، عقل و روایات واجب است.
ب) جعل ولایت برای انبیا و پیامبران، نه از آن جهت بوده است که شارع متعال در مقام اعطای قدرتی ظاهری به این گروه بوده است، بلکه برای اجرای عدل به معنای وسیع آن در بین مردم است. شارع از این جهت که انبیا، خصوصاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهدر اثر ارتباط با منبع نورانی وحی و دستورات آسمانی، آشناترین و مطمئن ترین افراد در دریافت وحی و اجرای آن هستند، برای این گروه ولایت را جعل نموده است و گرنه با قطع نظر از این جهت نمی توان وجه صحیحی برای این امر تصویر نمود.
ج) از طریق روایاتی که علما را جانشین انبیا و امین آنان قرار داده استفاده می نماییم که این منصب برای فقهای واجد شرایط نیز از طرف خداوند جعل شده است. با توجه به این نکته که وجوب اجرایعدالت اختصاص به انبیا و ائمه معصومین علیهم السلامندارد، بلکه بر کسانی که با ارتباط با قرآن و سنت در حدّ بالایی از آشنایی نسبت به عدالت هستند، اجرای عدالت واجب است و این معنا ملازمه با ولایت این گروه بر مردم دارد. توضیح این مطلب بعد از این خواهد آمد.
فقیه جامع الشرایط می تواند عدالت را به معنای واقعی آن در جامعه ایجاد کند، زیرا به اعتقاد ما آشناترین افراد به حقیقت عدالت، ابعاد و جزییات آن، محققان در دین، کتاب خدا و سنت پیامبرند که این معنا در فقها تجسم پیدا کرده است.
ادامه مطلب...