□رضا تابش
چکیده:
اخلاق و سیاست از مفاهیم عمده در حوزه فلسفه سیاسی است که از دیرباز ذهن بسیاری از متفکران را به خود مشغول کرده است. امام خمینی از جمله اندیشمندان و عالمانی است که تأملاتی عمیق هم در زمینه اخلاق و هم در حوزه سیاست داشته است. از این رو، هدف اصلی در این مقاله بررسی ارتباط اخلاق و سیاست از منظر ایشان می باشد. مفروض اصلی مقاله حاضر این است که از دیدگاه امام خمینی میان اخلاق و سیاست رابطه تعاملی به معنای تأثیر و تأثر متقابل برقرار است. بر این اساس،می توان اذعان نمود که میان اخلاق و سیاست، رابطه تداول وجود دارد، به عبارت دیگر، اخلاق سیرت سیاست و سیاست صورت اخلاق است.
در همین راستا، دیدگاه های عام و رایج در قبال اخلاق و رابطه اخلاق و سیاست مورد مداقه قرار گرفته و دیدگاه امام خمینی در این حوزه بررسی شده است.
کلید واژه ها: اخلاق، سیاست، اخلاق سیاسی، آزادی، عدالت
مقدمه:
دانش و بینش دو مشخصه عمده حیات انسانی و وجه تمایز آن با سایر نمودهای حیات در پهنه گیتی هستند. با این حال، اگر این دو عنصر ارجمند به ساحت عمل راه نیابد و بر اخلاق و منش و رفتار انسانی اثر نگذارند، حرمت و کرامت انسانی شکل نخواهد گرفت. انسان آنگاه انسان است و به کرامت انسانی دست می یابد که خاک وجودش با زلال دانش و بینش در هم آمیزد و صنعی نوین در قالب اخلاق و منش متعالی از آن تولد یابد، بنابراین اخلاق، عصاره همه ارزش های ذاتی و اکتسابی انسان و چکیده تعالیم آسمانی پیامبران است. دانش در این میدان با همه ارجمندی که دارد تنها یک ابزار و ضرورت است و بینش و ایمان یک گذرگاه است و اخلاق و عمل مقصد و نتیجه نهایی آن.از این رو قرآن هرچند ایمان و علم را مایه ارزش شمرده است، اما نگاه نهایی و ارزشی انسان را به ساحت عمل مربوط دانسته است: یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات و الله بما تعلمون خبیر (مجادله،11) خداوند اهل ایمان و برخورداران از دانش را از میان شما انسان ها براساس درجات و مراتب، رفعت می بخشد و خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است. از این آیه و 182 آیه دیگر قرآن استفاده می شود که علم و ایمان، دانش و بینش به منزله دو عدد هستند که در یکدیگر ضرب می شوند و حاصل ضرب آنها اخلاق و عمل است.
نام امام خمینی امروز برای بسیاری از انسانها آشناست و هر کدام او را از زاویه نگاه و آگاهی و دلبستگی های خود می شناسند. اهل سیاست و حکومت و مدیریت او را به عنوان یک رجل سیاسی و اهل فقه و فلسفه و عرفان او را به عنوان یک فقیه، فیلسوف و معلم و عرفان نظری می شناسند و کاوشگران علوم تربیتی و رهروان عرفان عملی و شیفتگان اخلاق و منش انسانی او را به عنوان انسانی نمونه و خودساخته و ذوب شده در اخلاق الهی معرفی می کنند و او به راستی این همه بود و از این جامعیت بهره داشت، اما آنچه به او جذابیت و محبوبیت بخشیده بود و او را تا اوج یک قهرمان در قلب یک ملت بالا برده بود، اخلاق و منش متعالی او بود.
ادامه مطلب...