دموکراسی مفهوم گسترده ای است که در عمل در قالب های گوناگون ظاهر شده و اشکال متفاوتی به خود گرفته است. اما آنچه ویژگی مشترک همۀ دموکراسیها محسوب می شود عبارت است از «حکومت مردم» و «انتخابات» نسبت اسلام و دموکراسی همواره حل نزاع و اختلاف اندیشمندان و متفکران مسلمان و غیر مسلمان بوده است. در مقایسه اسلام و دموکراسی یک نکته ظریف وجود دارد و آن این است که اسلام دینی الهی است و دموکراسی روشی است بشری؛ بنابراین مقایسه می بایست میان «نظام اسلامی» و «نظام دموکراتیک» انجام شود. زیرا این در صورت عملی و تعیّن یافته اسلام و دموکراسی محسوب می شوند.
وجوه مشترک نظام اسلامی و نظام دموکراتیک عبارتند از: اصالت قانون، جمهوریت، تفکیک قوا و تضمین حقوق و آزادیهای عمومی از قبیل آزادی بیان، عقیده، اجتماعات و تحزّب. به عقیده نویسنده در نظام جمهوری اسلامی اصول فوق مدّنظر قرار گرفته و از این جهت نظام اسلامی یک نظام دموکراتیک است. مشارکت مردم در تعین سرنوشت شان از طریق انتخابات و مراجعه به آراء عمومی اعضای شوراهای محلی، نمایندگان مجلس، رئیس جمهور و اعضای مجلس خبرگان همگی با رأی و نظر مردم انتخاب می شوند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حقوق و آزادیهای سیاسی و اجتماعی شهروندان را تضمین می کند و اصل نظارت بر قدرت را به منظور جلوگیری از هرگونه خودکامگی مدنظر قرار داده است. در مورد رهبری نیز شرط عدالت و تقوی به عنوان مکانیسم درونی نظارت مدنظر قرار گرفته و مجلس خبرگان نیز بر عملکرد رهبری نظارت دارد. سایر نهادهای قدرت از جمله مجلس، ریاست جمهوری و قوه قضاییه نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت نظارت مردم قرار دارند.
بر اساس آنچه گفته شد می توان گفت نظام اسلامی در مورد حفظ حقوق و منافع ملت و تحقق مشارکت مردم گوی سبقت را از نظامهای مبتنی بر دموکراسی ربوده است.
ادامه این مقاله که به قلم سیدهادی خسروشاهی نگاشته شده را اینجا مطالعه نمایید.